بیوگرافی علی پیر کوچ سرچ مارکتینگ و توسعه دهنده تجارت الکترونیک

علی پیر کیست؟ ویکی پدیا
زندگی نامه علی‌پیر کارآفرین و مشاور ارشد سرچ مارکتینگ

علی به عنوان یک فرد خلاق، هوشمند و خودساخته، در ۸مین روز دی ماه سال ۱۳۷۱ در کلانشهر تهران – خیابان ستارخان دیده به جهان گشود، او به غیر از خود یک برادر کوچکتر به نام حمیدرضا دارد.

خاطرات دوران کودکی علی از زبان خودش

دوران کودکی من در خانه ای با فضایی کوچک سپری شد که خیلی برایم بامزه و دلچسب بود. با اینکه من بچه خیلی شر و شیطانی نبودم اما با این حال مادرم اجازه بازی کردن با دوستانم در کوچه را هم نمی داد و من همیشه پشت پنجره خانه مان می نشستم و به رفت و آمد آدم ها و بازی بچه ها از دور نگاه می کردم.

به دلیل اینکه کوچه ما بن بست بود، فصل تابستان که می شد جوان های محله مان برای بازی فوتبال به کوچه می آمدند. به قدری نگاه کردن به بازی آنها برایم جالب و هیجان انگیز بود که ساعت ها از پشت پنجره به آنها نگاه می کردم و می گفتم کاش من هم سریع تر بزرگ شوم و بتوانم در جمع شان بازی کنم.

اما جالب است بدانید که وقتی بزرگ شدم آرزوهایم به کل تغییر کرد! چون مدرسه می رفتم و مادرم به درس و مشقم به قدری گیر می داد که من وقت نمی کردم حتی از پشت پنجره به بیرون نگاه کنم. وقتی از مدرسه بر می گشتم فقط فرصت یک چرت زدن داشتم و بعد سراغ درس و مشقم می رفتم، البته ناگفته نماند سختگیری های مادرم اثربخش بود و من همیشه شاگرد اول مدرسه مان بودم!

از آنجایی که پدرم اصالتاً ترک اردبیل بود، فصل تابستان که مدرسه ها تعطیل می شدند، من چند هفته ای به خانه پدری که در اردیبل داشتیم، می رفتیم. خیلی ذوق و شوق داشتم که فصل تابستان بیاید و به اردبیل بروم. واقعاً در آنجا به قدری خوش می گذراندم که قابل توصیف نیست، رفتن به ساحل گیسوم، گردنه حیران، سرعین و خوردن آش دوغ آن شهر، پیست اسکی آلوارس و دیدن عشایر از نزدیک و… چقدر برایم لذت بخش بود. یادش بخیر، هیچوقت یادم نمیرود!

مصاحبه با علی پیر و پاسخ به ۲۵ سوال متداول

۱- وضعیت و سطح درآمدی خانواده علی پیر در اوایل کودکی چگونه بود؟

تا آنجایی که یادم می آید، وضعیت مالی متوسطی داشتیم و پدرم چون کارش آزاد (مغازه دار) بود؛ می توان گفت تمام روزهای هفته را تا دیر وقت با کار مشغول می شد.

۲- اولین تجربه کسب درآمد در چه زمانی و از چه طریقی برایتان اتفاق افتاد؟

اولین تجربه کسب درآمدم به اواسط دوران دبیرستان بر می گردد! من در دبیرستان فارابی واقع در تهران درس خوانده ام. کنار مدرسه ما یک گیم نت و کافی نت به اسم دوتا برادر به نام های حسین و محمد آقا بود، از آنجایی که در آن دوران سطح درآمدمان خوب نبود، تصمیم گرفتم بعد برگشتن از مدرسه بروم و در مغازه گیم نت کار کنم!

مدتی بعد اینکه از مدرسه می آمدم، برای کار به کافی نت می رفتم که با کار کردن در آنجا هم تجربه و هم درآمد کسب کنم. اواخر دوره دبیرستان بود که به صورت خیلی اتفاقی با یکی از هنرمندان مطرح آن بازه زمانی که کارش را تازه شروع کرده بود، آشنا شدم و قرار شد کارهای تبلیغاتی شان را در فیسبوک و چند شبکه اجتماعی دیگر را انجام بدهم. یک جورایی هم ادمین و هم مسئول تبلیغات اینترنتی و اطلاع رسانی کارهایش بودم.

من خیلی دوست داشتم برای او سایت طراحی کنم ولی بلد نبودم چطور باید این کار را انجام بدهم. به همین خاطر دوره های طراحی سایت مجتمع فنی تهران ثبت نام کردم تا طراحی سایت را یاد بگیرم تا از این طریق بتوانم برای ایشان سایت طراحی کنم.

۳- اولین جرقه شروع کار از چه زمانی به ذهن تان خطور کرد؟

در سال ۱۳۹۰ که سال اول دانشگاهم بود با شخصی به نام هادی آشنا شدم.

هادی آن موقع ها ۲ اتاق در سمت میدان صادقیه تهران اجاره کرده بود و دوره های ICDL و کامپیوتر به صورت عمومی و خصوصی آموزش برگزار می کرد. رفته رفته دوستی من و هادی بیشتر شد تا اینکه من به هادی گفتم من طراحی سایت انجام می دهم و کاملاً تسلط دارم. آنموقع دوره های CIW را در مجتمع فنی تهران گذرانده بودم و به صورت حرفه ای طراحی سایت انجام می دادم.

به او پیشنهاد دادم که برای طراحی سایت تبلیغات کند؛ گفتم مشتری از تو و کار از من! خیلی طول نکشید به قدری سرمان با کار طراحی سایت شلوغ شد که دیگر نمی توانستیم کاری قبول کنیم. تقریباً اولین جرقه کاری من که از طریق آن درآمد کسب می کردم، با هادی شکل گرفت.

۴- شروع فعالیت حرفه ای علی پیر از چه زمانی بود؟

همانطور که گفتم، فعالیت های من همچنان ادامه داشت تا اینکه اواخر سال ۱۳۹۳ به صورت اتفاقی یک آگهی استخدام از یک هلدینگ و آژانس تبلیغاتی خیلی معروف در زمینه تجارت الکترونیک مشاهده کردم.

از آنجایی که آنها را می شناختم و می دانستم که چقدر برند بزرگ و معروفی هستند، برایشان رزومه کاری فرستادم! چند روز بعدش با من تماس گرفتند تا برای مصاحبه بروم و خوشبختانه در همان مصاحبه اول پذیرش شدم.

قرار شد از ۱۰ روز بعدش بروم و مشغول شوم؛ عملاً فعالیت حرفه ای من از آنجا شروع شد و حقیقتاً برایم از چندین جنبه مختلف مثل یک دانشگاه و سکوی پرتاب بود.

۵- در مسیر موفقیت خود با چه چالش هایی روبرو شده اید؟

من از یک مسیر سخت، پر چالش، پر پیچ و خم و مملو از اشتباه عبور کردم اما از آن لذت بردم! با اینکه آدم پر استرسی هستم ,ولی چالش همیشه برایم لذت بخش بود. چالش در مسیر هر آدمی متفاوت می باشد که اگر به آن پی ببرد و بتواند آن چالش را مدیریت کند، چیزهای خیلی زیادی یاد می گیرد و قوی تر می شود.

شما وقتی در حال رشد هستید و سعی دارید پیشرفتی داشته باشید، معمولاً اولین مشکلی که برایتان پیش می آید، مورد تمسخر واقع شدن دیگران هست! من در مسیرم به قدری مورد تمسخر و گاهاً تحقیر دیگران قرار گرفتم که در یک برهه ای یادم می آید، به حدی عزت نفس و اعتماد به نفسم پایین آمده بود که قید کار کردن را کلاً می خواستم بزنم.

چالش دیگری که معمولاً در ایران زیاد می بینیم، این است که وقتی بعد از چندین سال زحمت و خون دل خوردن در مسیری جا می گیرید، تازه باید حرف هایی را بشنوید که پشت سرتان می زنند. حرفایی که به شدت اذیت کننده هم هست! خیلی سخت است که بدانی خیلی ها فکر می کنند یا با بند پ (پارتی) به جایی رسیده ای و یا پول باد آورده ای از آسمان برایت باریده است.

از طرفی مخصوصاً در بازار داخلی به افراد جوان خیلی راحت اعتماد نمی شود، البته گاهاً کار فرماها حق دارند چون بازار این روزهای داخل به شدت آشفته و غیرقابل اعتماد و پر از شوآف می باشد! خیلی زمان می برد تا مورد اعتماد دیگران قرار گرفت و اصطلاحاً فرمان کار را به دستت بدهند که این کار هم در نوع خود، سختی های خاص خودش را دارد!

البته مهمترین و پر دردترین چالشی که این سالها پشت سر گذاشتم به فضای کار تیمی بر می گردد! کار تیمی یا تیم ورک در کشور ما حال خوبی ندارد. البته نه در همه تیم ها ولی در ۶۰ یا ۷۰ درصد تیم ها و کارهای تیمی، فضای مسمومی حاکم هست. فضایی پر از تهاجم و حسادت و همچنین فرصت طلبی که اگر درگیرش شوید، اسیر درجا زدن و افسردگی می شوید؛ البته همین موضوع هم باعث می شود به سرعت تفاوت تیم های خوب و بد را بتوان تشخیص داد.

وقتی شما می خواهید کسب و کار خودتان را داشته باشید و به فکر کارمندی در تمام عمرتان نیستید، طبیعی است که دنبال هم تیمی باشید. در سال های فعالیتم چندبار به عنوان هم بنیانگذار در ۱ یا ۲ تیم مشغول فعالیت شدم و انصافاً تمام انرژی و وقتم را هم گذاشتم ولی از آنجایی که سن کمی داشتم و آدم هایی که در آن تیم ها بودند اختلاف سنی زیادی با من داشتند، اصطلاحاً من را بازی نمی دادند!

چالش دیگری که خیلی وقت ها باعث شده در اجرای تصمیمم تعلل کنم، چالش بی پولی هست! احتمالاً خیلی ها در این شرایط قرار گرفته اند. من علی پیر اواخر سال ۱۳۹۷ تصمیم گرفتم از فضای کارمندی بیرون بیایم، خب آن موقع غیر از یک حقوق وزارت کاری و ۲ تا پروژه فریلنسری منبع درآمد دیگری نداشتم و فضای بدی برایم به وجود آمد.

از طرفی می ترسیدم موفق نشوم و خانواده همیشه به من سرکوفت بزنند که چرا کارت را رها کردی و بیرون آمدی! جرأت نمی کردم به آنها بگویم که من دیگر شرکت نمی روم؛ بله صبح ها پامی شدم و می رفتم در فودکورت پالادیوم می نشستم و تا شب همانجا کار می کردم.

البته ناگفته نماند که در همان روزها یکی از صمیمی ترین دوستانم حدود ۳۰ میلیون تومان از من کلاهبرداری کرد و دیگر میزان استرس و احساس شکست من را به حد اوج خودش رساند. کلاً روزهای پر استرسی بود ولی خدا کمکم کرد و کم کم همه چیز بهتر شد.

۶- تأثیر خانواده در مسیر موفقیت علی پبر چه بوده است؟ آیا آنها با شما مخالفت می کردند؟

نمی دانم این کار من خوب یا بد بوده است اما هیچوقت در کارهای خودم متکی به خانواده ام نبودم و همیشه دوست داشتم شخصیت مستقلی داشته باشم. احساس می کردم اگر از آنها کمک بخواهم، نشان ضعف من هست و سعی می کردم تا جای ممکن خودم کارهایم را انجام بدهم و به جلو بروم. البته هیچوقت هم یادم نمی آید که در انتخاب هایم مخالفتی کرده باشند.

۷- علی پیر موفقیت خود را مدیون چه چیزی یا چه کسی می داند؟ چه کسی بیشترین نقش را در موفقیت تان داشته است؟

به غیر از خانواده، در طول مسیر زندگیم چند نفر جلوی راهم قرار گرفتند که مسیر زندگیم را به کل عوض کردند که این کار اصلی ترین نقش را در موفقیت هر فردی دارد.

نمی دانم اسم بردن از آنها در اینجا کار درستی هست یا نه… ولی آن چند نفر که خودشان هم در جریانند، بیشترین تأثیر را روی شخصیت و طرز فکر من داشته اند و جایی که می توانستند رهایم کنند، این کار را انجام ندادند. در مسیرم بارها موقعیت هایی به وجود آمده که به راحتی می توانستم زمین بخورم و بلند نشوم ولی آنها نذاشتند این اتفاق بیافتد. تا آخر عمرم مدیون این افراد هستم و از آنها بسیار سپاسگذارم.

البته ناگفته نماند که خود آدم نیز نقش مهمی در توسعه و رشد خودش دارد! یکی از چیزای دیگری که خیلی کمکم کرده، دیدن انسان های بزرگ و باتجربه بود. تقریباً هر هفته در همایش هایی که در تهران برگزار می شد، شرکت می کردم و به عنوان داوطلب به آنها کمک می نمودم. تمام سعی و تلاشم این بود که همیشه از آدم هایی که شکست های بیشتری را در زندگی شان تجربه کرده اند، درس بگیرم!

۸- آیا برایتان پیش آمده که در طول مسیر موفقیت تان، از اینکه موفق نشوید و شکست بخورید، واهمه ای داشته باشید؟

شاید جواب دادن به این سوال کمی کلیشه ای باشد ولی قطعاً واهمه داشتم و بارها و بارها ترسیده ام! خیلی اوقات اصلاً می خواستم قید همه چیز را بزنم ولی باز ادامه دادم. من یک کمی فرد استرسی هستم اما همیشه برای رویاها و خواسته هایم جنگیده ام و افتخار می کنم که هیچوقت عقب نشینی نکرده ام.

واقعیت را بخواهید بدانید، ترس چیزی هست که سراغ همه می آید و قطعاً سراغ من هم آمده است اما با این حال همیشه جنگیده ام تا به آمالی که در ذهنم داشته ام برسم.

۹- یک داستان کوتاه از یک برهه سخت زندگی خود و نحوه عبور از آن بحران را بیان کنید:

چیزی که این روزها در زندگی همه آدم ها به وفور یافته می شود، وجود یک برهه سخت در زندگی است! یادم می آید روزهایی بود که به خاطر ۸۰۰ هزار تومان از ۹ صبح تا ۱۰ شب کار می کردم و آخر ماه تازه ۲۰۰ هزار تومان هم در بدهی بودم.

یا روزهایی که به خاطر سن کم و تجربه کافی که نداشتم، آدم ها به خودشان اجازه می دادند هرجور دلشان می خواست با من برخورد کنند، روزهایی که عملاً دچار افسردگی شدم و بیش از ۵۰ درصد پروژه هایم با شکست مواجه شدند.

من علی پیر خیلی آدم مذهبی نیستم ولی تنها چیزی که نجاتم داد، حرف زدن با خدا بود. هرجا که کم آوردم، گفتم خدایا پناه بر تو… این درخواست من از خداوند متعال، بارها نجاتم داده است.

۱۰- آیا تاکنون در همایش، کنفرانس یا دوره ای ملی و بین المللی شرکت کرده یا سخنرانی کرده اید؟

از اواخر سال ۱۳۹۸ به صورت سالانه در چند همایش و رویداد به عنوان منتور دعوت شده و کارگاه هایی را برگزار کرده ام. اخیراً هم برگزاری وبینارها و دوره های شخصی ام را شروع کرده ام؛ من خیلی برای کارگاه ها و دوره هایم فکر می کنم و خداروشکر بازخوردهای خیلی خوبی از این فعالیت ها می گیرم.

البته جا دارد اینجا یک تشکر ویژه از دوست عزیزم امیر بکنم که واقعاً مثل یک برادر کنارم بوده و خیلی دوستش دارم. امیر عزیز متشکرم

۱۱- آیا کتاب هایی نوشته یا ترجمه کرده اید؟

بهمن ماه ۱۳۹۹ اولین کتابم را با نام واژه نامه بازاریابی دیجیتال با کمک انتشارات دیباگران تهران چاپ کردم.

۱۲- سوابق شغلی و اجرایی شما چیست؟

من تابه حال با بیش از ۱۵۰ شرکت و استارتاپ بزرگ داخلی و خارجی به عنوان مجری، مشاور و همکار تجاری فعالیت داشته ام. کار اصلی من سئو و گوگل ادز هست ولی اخیراً با توجه به خلائی که در بحث تجاری سازی کسب و کارها دیدم به عنوان توسعه دهنده تجارت الکترونیک هم فعالیت می کنم. البته هم بنیانگذار چند استارتاپ هم هستم.

۱۳- تاکنون با کدام برندها همکاری داشته اید؟ یک تجربه خوب یا بد آموزنده از این همکاری ها را بیان کنید:

من علی پیر با برندهایی مثل دیجی استایل، پمپرز، ال جی، قهوه بن مانو، قهوه ریو، گروه مالی فیروزه، آکنه یار، الارو، پرومکس، مؤسسه ایرسافام (IDP Iran) و… کار کرده ام.

شما در کار با تیم های حرفه ای، با آدم هایی بزرگتر و حرفه ای تر از خودت مواجه می شوی و این باعث می شود تو هم تلاش کنی و خودت را بالا بکشی! چیزی که در کار با تیم های حرفه ای دوست دارم، دور بودن از حاشیه بوده است و تمرکزی که روی کار کردن دارند، چیزی که کمتر در تیم های کوچک دیده ام.

۱۴- چه دوره ها و آموزش ها و خدماتی دارید؟

معمولاً ماهی یکبار وبینارهایی را به صورت رایگان با هدف دستیابی همه به محتوای آموزشی مناسب برگزار می کنم. غیر از این دوره های تخصصی آموزش سئو و گوگل ادز را هم دارم و به عنوان مجری و مشاور سئو و گوگل ادز در چند شرکت هم در حال فعالیت می باشم.

۱۵- کسب و کار شما در حال حاضر در چه موقعیتی است؟ چند کارمند دارید؟

ما کاملاً در حال رشد هستیم و حالا حالاها خیلی راه داریم تا جایی که مد نظر داریم برسیم.

۱۶- علی پیر چه نظری در مورد تحصیل و دانشگاه دارد؟

من دانشجوی انصرافی کارشناسی ارشد هستم. یعنی یک سال خواندم و سپس رها کردم. از اول هم که یادم می آید به اصرار خانواده به دانشگاه رفتم. راستش را بخواهید چیز خاصی هم یاد نگرفتم. تحصیل قطعاً خوب است ولی در حوزه مرتبط و با شاخه ای که به آن علاقه داری!

لب کلام را بخواهم بگویم این است که من دوره های طراحی سایت را در مجتمع فنی تهران گذراندم و بعد هم وارد چالش های بازار کار شدم، درگیر بده بستان های کاری با آدم های کوچه و بازار… به نظرم دانشگاه واقعی برایم این بود.

۱۷- برای کسانی که می خواهند کسب و کاری را شروع کنند، چه پیشنهادی دارید؟

باید بدانند برای موفق شدن مسیر سخت و پر پیچ و خمی مقابل شان است! البته چیزی که می گویم بدین معنی نیست که من خودم را موفق می دانم، راستش را بخواهید هنوز خیلی راه دارم تا به جایی که مد نظر دارم برسم.

منظورم آدم هایی هستند که تازه می خواهند استارت بزنند و به قول ناصر غانم زاده تازه می خواهند پایشان را در رودخانه بگذارند و خیس شوند. مسیر سختی در پیش هست و به جایی خواهند رسید که صدای خورد شدن استخوان هایشان را با گوش خود می شنوند.

صداقت، خوش قولی، کیفیت کار، پشتکار و به روز بودن اطلاعات شان به علاوه دور بودن از حاشیه و شوآف مواردی هستند که من طی این مدت به اهمیت شان پی برده ام و توصیه مهمتر از همه اینکه به فکر خلق ارزش باشند نه صرفاً پول! (درست است که پول مهم است ولی نه به هر قیمتی)

۱۸- آیا بیزینسی که به آن مشغول هستید را برای جوانان توصیه می کنید یا خیر؟

بیزینسی که من مشغولش هستم با عشق و علاقه شروع شده است و زمینه کاری من در داخل ایران خیلی حال خوبی ندارد. مخصوصاً در سال های اخیر افراد زیادی با شوآف وارد مارکت شدند و از عدم دانش کارفرماها سوء استفاده هایی که کردند، باعث شده تا خیلی ها به این شاخه بدبین شوند.

من توصیه می کنم اگر علاقه به این حوزه دارند، بیایند و تلاش کنند تا حال مارکت بهتر شود، تلاش کنند تا ارزش خلق کنند.

۱۹- علی پیر خود را چگونه فردی می بیند؟ ویژگی ها و علاقه مندی ها شما چیست؟

• من آدم با پشت کاری هستم و اصولاً خیلی کار می کنم. عاشق بیزینس هستم و شدیداً دوست دارم آزادی عمل داشته باشم؛ زیرا آزادی عمل مهمترین است!
• متنفرم از خط قرمزهای احمقانه ای که گاهاً توسط ذهن های بیمار تعریف می شود و جلوی خلاقیت آدم ها را می گیرد.
• عاشق اینم که ارزش خلق کنم و رشد کنم.
• من آدم مثبتی هستم، البته نه به گونه ای که بدی ها و کم و کاستی ها را نبینم. من به چیزهای مثبت بیشتر توجه می کنم، همین!
• اهل دوستی هستم و همین موضوع باعث شده دایره ارتباطی خوبی داشته باشم.
• اهل قهر و قهر بازی نیستم البته اگه قهر کنم دیگر قهر کردم ولی کینه ای نیستم.
• به قهوه و کتاب و اینترنت اعتیاد دارم.
• پر انرژی، فراری از ورزش و تحرک، آدم جوگیر، پر از انگیره و عاشق زندگی هستم.

۲۰- سبک زندگی و روتین روزانه شما به چه صورت است؟

• معمولاً شب ها دیر می خوابم و صبح ها هم کمی دیر بیدار می شوم.
• تا وقتی قهوه اول صبح را نخورم ذهنم بالا نمی آید و تمرکز ندارم.
• معمولاً صبح ها خیلی خوش اخلاق نیستم ولی از حوالی ساعت ۱۱ به بعد کم کم خنده روی لب هایم می آید.
• اول از همه ایمیل هایم را چک می کنم و کارهای مهمم را انجام می دهم و بعد از آن، جلسه ها و گزارش دهی به مشتری ها را در پیش دارم و بعد به مابقی کارهای روزانه می پردازم.
• خیلی دوست دارم بعد از کار ورزش کنم ولی تنبلی متأسفانه اجازه نمی دهد.

۲۱- تفریحات شما چیست؟ آیا به ورزش خاصی علاقه مند هستید؟

• ورزش تنیس فوق العاده است، شنا و سوارکاری را نیز دوست دارم. جالب اینجاست که تقریباً هیچکدام را انجام نمی دهم.
• عاشق رفتن به کنسرت و همایش های کارآفرینی هستم.

۲۲- چه نقاط ضعف و قدرتی دارید؟

من علی پیر خیلی سریع با آدم ها دوست می شوم و ارتباط می گیرم. شاید گفت بیشترین نقطه قوت من همین بوده اما خیلی هم زود رنج هستم که شاید بزرگترین نقطه ضعف من است.

۲۳- بزرگترین هدف تان در زندگی چیست؟ چه چیزی می خواهید به دست بیاورید؟ آیا احساس خوشبختی می کنید؟

واقعاً نمی دانم می شود گفت احساس خوشبختی دارم یا نه! بعضی وقت ها آره و بعضی وقتها نه… بزرگترین هدفم در زندگی خلق ارزش در کار و زندگی هست و اینکه مؤثر باشم در هر جایی که باشم.

۲۴- کتاب های تاثیر گذار در زندگی شما که به خوانندگان پیشنهاد می دهید، چیست؟

• کتاب بازی ها – اثر اریک برن (Eric Berne)
• کتاب بازاریابی رابطه ای عاشقانه – اثر برنادت جیوا (Bernadette Jiwa)
• کتاب ملت عشق – اثر الیف شافاک (Elif Shafak)
• کتاب پدر پولدار پدر بی پول – اثر رابرت کیوساکی و شارون لیچر (Sharon Lechter و Robert Kiyosaki)
• کتاب سنگ فرش هر خیابان از طلاست – اثر کیم ووچونگ (Kim Woo-choong)
• کتاب ابله – اثر فیودور داستایوسکی (Fyodor Dostoevsky)

۲۵- اگر بخواهید ۲ توصیه به مخاطبان سایت ایران فاندر بکنید، آنها کدامند؟

راستش من فعلاً خودم را در حدی نمی بینم که نقل قول یا سخن تأثیرگذاری داشته باشم ولی یک جمله که روزانه در ذهنم تکرار می شود از جورج برنارد شاو (George Bernard Shaw) نمایشنامه نویس ایرلندی که از ته دلم به آن باور دارم این است:

Imagination is the beginning of creation. You imagine what you desire, you will what you imagine and at last you create what you will

تخیل آغاز خلقت است! شما آنچه را که می خواهید تصور می کنید، آنچه را که تصور می کنید انجام می دهید و در نهایت آنچه را که می خواهید خلق می کنید.

• با اینکه یک ذره کلیشه ای هست ولی سعی کنید ناامید نشوید، فقط ادامه بدهید تا موفق شوید.
• خط مش خودشان را در کار و زندگی مشخص کنند تا بدانند دقیقاً چه کاری می خواهند انجام بدهند.

راه های ارتباطی و شماره تلفن علی پیر

پیج اینستاگرام: alipir_cm

سایت ها: dmramp.com – alipir.com

لینکدین: alipir

توئیتر: alipir_cm

ویرگول: alipir@

ایمیل: hi@alipir.com

شماره تماس: شماره تلفن ایشان بنابه دلایل موجه، از سایت برداشته شد.