زندگی نامه آقای حمیدرضا اعتدال مهر رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی کسب و کارهای اینترنتی
آقای اعتدال مهر سال ۱۳۵۰ حوالی خیابان ری، دقیقاً کوچه روبرویی اکبر مشتی به دنیا آمد و تا ۴ سالگی آنجا بود و سپس خانواده او به یکی دیگر از محلات تهران نقل مکان می کنند. چون پدربزرگ حمیدرضا در سال ۱۳۱۳ کارخانه چسب و مرکب اعتدال را راه اندازی کرده بود و کل کارخانه هم بر اساس خلاقیت می چرخید و اولین چسب و مرکب ایرانی را تولید می کرد و پدرش هم در حوزه لوازم التحریر فعالیت می کردند.
سال ۵۷ بود که حمیدرضا اعتدال مهر پا در محیط علم و دانش گذاشت و به گفته خودش آقای نیرزاده معلم آنها بود. سال ۵۷ سالی بود که در ایران انقلاب شد، حمیدرضا اولین تعطیلی طولانی مدت خود را همان سال اول ابتدایی تجربه کرد و حدود ۳ یا ۴ ماه به مدرسه نرفت. او یکی از عجیب ترین خاطرات آن دوران را این می داند که هنگام رفتن به مدرسه در خیابان با تانک، ماشین های نظامی، اسلحه و مأمور روبرو می شد. دوران ابتدایی تحصیل او مصادف با اتفاقات اول انقلاب و شروع جنگ تحمیلی ایران و عراق بود.
به نظر حمیدرضا بمباران سال های اول جنگ و خبرهای بدی که هر روز می آمد، واقعاً دورانِ خیلی بدی بود. سال ۶۷ که جنگ تمام می شود، کل خانواده های ایرانی درگیر مسائل اقتصادی کمرشکن بودند و در شرایط بسیار بدی روزگار خود را سپری می کردند. در اواخر جنگ به این علت که هر دو کشور، همدیگر را با موشک مورد حمله قرار می دادند، دوباره مدرسه ها برای مدتی طولانی تعطیل شدند و حمیدرضا در فاصله زمانی ۱۰ ساله تحصیل خودش، مجدداً یک تعطیلی طولانی مدتی را تجربه می کند که از عید ۱۳۶۶ شروع و تا اواخر اردیبهشت ۶۷ ادامه داشت. حمیدرضا می گوید هیچوقت خاطرات تلخ آن سال ها را فراموش نخواهد کرد (رفتن به پناهگاه، خوردن موشک به خانه ها و داغون شدن خانه ها و…)
در دل آن شرایط، همه مردم آرزوی روزهای خوب را می کشیدند و به نظر آقای حمیدرضا اعتدال مهر هیچ وقت از آن نسل تقدیر نشد. هیچکس برای این نسل فرش قرمز پهن نکرده بود، نه حاکمیت، نه دولت، نه خانواده، نه شرایط و… دهه ۵۰ نسلی است که موهای آنها را در تمام مدت سال با شماره ۴ می تراشیدند تا اتفاق منکراتی برای آنها نیافتد و باید روانشناسان میزان آسیب وارده به اعتمادبنفس و عزت نفس بچه های این دهه را اندازه گیری کنند. قسمت خوب این ماجراها این بود که این بچه ها، آدم های مستقلی شدند و یاد گرفتند که باید خودشان، همه چیز را به وجود بیاوردند و نباید منتظر کسی باشند که بیاید و آنها را خوشبخت کند. اگر قرار است کاری بکنی، باید فقط به خودت متکی باشی و بس!
در دوران دبیرستان با رایزنی با یکسری از بچه ها یک گروه سرودی تشکیل دادند ولی قسمت جذاب تشکیل این گروه، سرود نبود بلکه این بود که آنها ساز داشتند و می توانستند ساز بزنند. با اینکه آن ایام یک فضای بسته ای در ایران حاکم بود ولی آنها این فرصت را داشتند که در چند جا کارهای خود را اجرا کنند و آن تیم به نظر آقای اعتدال مهر یک تیم ساختن، کار کردن و تمرین کردن بود. حمیدرضا خاطرات این دوران از زندگیش را واقعاً دوست دارد و هنوز هم که هنوز است با همه اعضای آن تیم رابطه دارد.
حمیدرضا در زندگی خودش برای پیدا کردن پاسخ یکسری از سوالات، این ریسک را می کند و پیش روانشناس می رود و این تصمیم واقعاً پله ای برای تغییر زندگی او می شود و حتی مسیر زندگی خیلی از آدم های دور و برش را نیز عوض می کند که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. حمیدرضا می گوید که روانشناسم همیشه سمت استادی در زندگی من داشته و همیشه مورد احترام من بوده است. او بعد از آموختن و فعالیت در این برهه توانست کمک زیادی به اطرافیان خود بکند. او شنیدن، گفتن، درک کردن و… یاد گرفت و می گوید که خیلی وقت ها شما احساس می کنید صدای تان شنیده نمی شود ولی واقعیت این است که مشکل از خود شماست چون شما شنیدن بلد نیستید و نمی شنوید.
شاید این مرحله از زندگی حمیدرضا یکی از بهترین اتفاقات او بوده چون که منِ خوب را به او هدیه داده است. الان دیگر زمانه ای شده که ماشین، خانه، کسب و کار الکترونیک و… حالمان را خوب نمی کند و همیشه دنبال چیزی هستیم که بتوانیم تأیید بیشتری بگیریم.
چند سال بعد از جنگ، اوضاع اقتصادی کمی بهتر شد و شرایط خیلی تغییر کرد. زمان کنکور رسید، آن زمان گفته می شد که اگر فردی در رشته خاصی قبول شود، معاف از سربازی در منطقه خواهد بود و دانش آموزان برای اینکه به منطقه اعزام نشوند، واقعاً درس می خواندند که به دانشگاه بروند و چون هنوز اوایل شروع به کار دانشگاه آزاد بود، تب و تاب افراد برای ورود به دانشگاه سراسری بالا و رقابت خیلی سخت تر بود، ولی آقای حمیدرضا اعتدال مهر از ابتدا آرزو داشت که یک چیزی را بسازد و یا یک چیز جدیدی را یاد بگیرد.
حمیدرضا به دلیل رقابت زیاد برای ورود به دانشگاه تصمیم می گیرد از ایران برود و برای این کار به کارت پایان خدمت سربازی نیاز داشت و به همین دلیل مجبور می شود حدود ۲۷ ماه دوران سربازی را تحمل کند. حمیدرضا سال ۷۱ از خدمت سربازی بر می گردد و به سرعت کارهای خودش را برای خروج از ایران انجام می دهد. اول بصورت مقطعی و بعد به صورت مدت های طولانی تر عازم کشور چین می شود. حمیدرضا تصمیم داشت در چین درس بخواند ولی موفق نمی شود. حتی یک مدتی هم در دانشگاه اقتصاد پکن چین زندگی می کرد ولی هیچوقت به طور جدی به درس و مدرک فکر نکرد چون خیلی از اوقات مشغول بازی گوشی و ادای مارکو پلو درآوردن بود.
سال های رفت و آمد حمیدرضا به چین، مقارن با زمانی بود که آنهایی که از آمریکا یا اروپا آمده بودند، کاملاً به ارزش خرید دامِین های چینی پی برده بودند و شاید باورتان نشود که هسته های اولیه تشکیل استارتاپ هایی همچون علی بابا در همان گروه ها تشکیل می شد. در این موقع آقای حمیدرضا اعتدال مهر در ایران شدیداً درگیر چاپ می شود یعنی با یک کامپیوتر و یک پرینتر لیزری که آن موقع می توانست کار تکثیر را انجام بدهد، یک چاپخانه کوچکی درست می کند. در حقیقت این کار باعث شد تجربه کار کردن درحوزه IT و پول درآوردن برای حمیدرضا مفهوم پیدا کند و به صورت مشخص در این ایام بود که به این فکر می افتد که یک کسب و کار ی در این حوزه راه بیندازد.
خانواده حمیدرضا یک مغازه در بازار تهران داشتند که برادرش نیز آنجا کار می کرد و او در این مغازه با کرول دراو ورژن۳ و بعد از آن با فتوشاپ، شروع به پول درآوردن کرد. با تمام امکانات کمی که وجود داشت آنها توانستند این کار را پیش ببرند و توسعه دهند.
آقای اعتدال مهر بعد از اینکه از چین بر می گردد، تنها یک ایده در ذهنش بود و با همین ایده، یک دفتری را در خیابان امیر اتابک تهران اجاره کرده و دفتر طراحی منظومه را آنجا راه اندازی می کند. خیلی زود در روزنامه جامعه یک آگهی چاپ کرده و نوشتند که می خواهند یک انجمنی از طراحان درست کنند. این انجمن تشکیل شد و سال ۷۶ شرکت منظومه نگاران ثبت شد و از اولین کارهایی که انجام دادند، در حوزه چاپ و طراحی بود که خیلی زود به سمت اینترنت کشیده شدند. سال ۷۹ بود که تیم حمیدرضا اولین سایت خودشان را با نام chaap.com راه اندازی کردند. به یادگاری از اولین دامینی که حمیدرضا در زندگی خود خریداری کرده هنوز سرورهای آن سایت روی شرکت آنها است.
آنها یکسری فرم درست کرده و بعد از چاپ، در چاپخانه های مختلف توزیع کردند و به آنها گفتند که یک سایت زده اند و آنها می توانند اطلاعات خودشان را در این سایت گذاشته تا مشتریان از آنجا سفارش کار دهند. شاید ۶ یا ۷ ماهی برای این کار وقت گذاشتند ولی هیچکس پیدا نشد و پروژه آنها شکست خورد و چیزی جز دامین باارزش برای آنها نماند.
آقای حمیدرضا اعتدال مهر می گوید: نمی دانم به چه دلیلی جذب سینما شدیم و در سال ۸۰، دامین ایران آکتور را ثبت کردیم. شاید فکر می کردیم آدم هایی که در سینما هستند، آدم های بروزتری باشند و در مورد اینترنت، چیزهای بیشتر بدانند. فرض آنها این بود که بروند و با فارغ التحصیلان رشته های هنری مصاحبه کرده و یک بیوگرافی از آنها نوشته و همان را در سایت بارگذاری کنند و کارگردان ها بیایند بر اساس درخواست شان، تیم خودشان را از این جمع پیدا کنند ولی هیچ کارگردانی این کار را نکرد. ولی خوب، ایران اکتور اتفاق بسیار خوبی بود. آنها به تقلید از سایت بی بی سی که هر روز به ایمیل مشترکان خود یک خبرنامه ارسال می کرد، فوراً یک خبرنامه روی سایت درست کردند و اخبار سینمای ایران و جهان را در آن بارگذاری کرده و شروع به کار کردند. بعضی از روزنامه ها خبرها را از سایت حمیدرضا بر می داشتند.
سال اول وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان مطبوعات از آنها برای شرکت در جشنواره دعوت می کند و تیم حمیدرضا با کسب اجازه از ارشاد، از این جشنواره عکاسی کرده و به صورت اختصاصی آنها را در سایت ایران اکتور درج می کنند. این اتفاق یک اتفاق خیلی حرفه ای بود که تا سال ۸۶ کنار کارهای دیگر آنها ادامه داشت. متأسفانه آن زمان یک سیستمی برای نظارت بر محتوای وبسایت ها برای اولین بار بوجود می آید که سایت های معروف را فیلتر می کردند و وبمسترهای آنها برای احراز هویت فراخوانده می شدند و این بدترین کاری بود که در تاریخ زندگی حمیدرضا اتفاق می افتد.
آنها با فرهنگ و حساسیت های این مردم آشنا بوده، در همین خانواده ها به دنیا آمده و در حد معقول سعی می کردند خبرها را طبق قوانین این کشور جاپ کنند. آنها ۶ سال کار کرده بودند و حتی یک مورد شکایت هم نداشتند. حمیدرضا می گوید «از ما تقدیر نکردید، شما به ما کمک نکردید و ما هم چیزی نمی خواستیم و خدا را شکر می کنیم تا به امروز تنها افتخارمان این است که از هیچ ارگانی کمک نگرفته ایم، فیلتر کنید، ما چرا باید یه شما شناسنامه بدهیم؟» آقای حمیدرضا اعتدال مهر سایت را می بندد چون دوست نداشته است هیچ توضیحی به کسی بدهد. آخرین خبری هم که در این سایت می گذارد، فوت مرحوم آقای ملا قلی پور هست که بعد از درج این خبر، سایت را می بندد. او بسته شدن سایت ایران اکتور را یکی از میلیون ها اشتباه سیستم دولتی می داند که تعهد به کار و دانش کافی را ندارند. چرا باید با سایتی که آدرس و شماره تماس دارد و هویت مالک دامین هم مشخص است، چنین رفتاری بشود؟!
در سال ۸۲ آقای اعتدال مهر کنار سایت ایران آکتور، تصمیم گرفت به تقلید از سایت آمازون یک فروشگاه الکترونیک به نام ایفه راه اندازی کند و بعد از راه اندازی، ۴ تا محصول HTML در آن گذاشت و همان روز ساعت ۲ صبح اولین سفارش را گرفت. کل فرآیند فروش فروشگاه ایفه در چند ساعت اتفاق افتاد و به فروش رسید. این سایت از موقع تأسیس تا سال ۹۲ به عنوان یک بیزینس کار می کرد و فروش هم داشت. ایفه دات کام، سال ۸۶ در متروی تهران روی بیلبوردها بود و تبلیغات خوبی می کرد؛ احتمالاً اولین سایت الکترونیک و اولین فروشگاه اینترنتی بود که تبلیغات محیطی انجام می داد و این کار خیلی برای آنها مثمرثمر بود.
با جذب سرمایه گذاران توسط این فروشگاه اینترنتی، رفته رفته ایفه دات کام ورشکست شد؛ نه بخاطر اینکه بازارش بزرگ یا کوچک باشد، بلکه هر سرمایه گذاری که جذب می شد، یک دیدگاه، شخصیت، مدل فکری و یک دی ان ای جدید داشت و این موضوع باعث می شد که تصمیم گیری ها روز به روز سخت تر شود. بعد از چند وقت، پیشنهاد سرمایه زیادی به آنها می شود ولی دیگر آنها قبول نمی کنند.
حمیدرضا اعتدال مهر امروز یک کسب وکار کوچک ولی پویا و خلاق دارد. این یک انتخاب است که شما بخواهید خیلی بزرگ باشید ولی در عین حال این موضوع را هم در نظر داشته باشید که آیا می توانید سکان آن کشتی را هدایت کنید. پس اگر این قابلیت را ندارید، بهتر است که کوچک ولی خودمختار باشید. مجموعه کاری آقای اعتدال مهر ۲۲ سال با تمام مشکلات کار کردند و امروز در خدمت شما بوده و از زندگی شان کاملاً راضی هستند. هرچند که هیچوقت پول های افسانه ای به دست نیاورده اند. آنها عاشقانه و مؤمنانه برای هدف شان ایستادند و آن را توسعه دادند.
شاید برایتان جالب باشد که حمیدرضا با مشارکت یک تیم حرفه ای، یک CMS (سیستم مدیریت محتوا) کاملاً ایرانی طراحی و برنامه نویسی کرده اند. حمیدرضا می گوید: «من عاشقانه این نرم افزار را نوشتم و امیدوارم آدم هایی پیدا شوند که عاشقانه از آن استفاده کنند و اگر مشکلی داشتند، خجالت نکشند از اینکه نرم افزارشان کرک شده است، خجالت نکشند از اینکه ایمیل شان ریجکت می شود، از ایرانی بودن شان خجالت نکشند، این افراد می توانند به شرکت منظومه نگاران بیایند، ما با افتخار پاسخگوی آنها هستیم. اتفاقاً همه جا گفتم که ما یک گارانتی به آنها می دهیم و اگر راضی نبودند، می توانند پولشان را پس بگیرند»
هم اکنون شرکت منظومه نگاران با مسئولیت محدود در خصوص تولید لوازم کمک آموزشی و کار در حوزه IT در حال فعالیت است. از ابتدای سال ۱۳۷۹ رویکرد شرکت به کار در حوزه اینترنتی تمایل و از همان سال تحلیل، طراحی و توسعه زیرساخت های تجارت الکترونیک آغاز گردید که تاکنون به صورت جدی فعالیت عمده شرکت می باشد.
برخی از سخنان و اعتقادات آقای حمیدرضا اعتدال مهر
- وضعیت کنونی ما حاصل انتخاب های ما هست؛ انتخاب های که کردیم و انتخاب هایی که نکردیم. بنابراین جلوتر از زمان بودن برای ماجراجویی، برای بازی کردن و برای اغنای نیازهای درونی خوب هست ولی برای بیزینس به نظر من اصلاً گزینه ی درستی نیست!
- همه ی آدم ها باید مسلط به ساختن باشند، آیا همه ما باید معمار باشیم یا می توانیم یک خانه آماده ای را برای زندگی انتخاب کنیم؟ آیا همه ی ما باید آشپزی بلد باشیم؟ می دانید مشکل از کجاست، من به عنوان کسی که واقعاً در اکوسیستم استارتاپی کاری کرده ام و در صندلی های مختلف نشسته و مدیریت کرده ام، می گویم: مشکل از اینجا به وجود آمده که شمایی که می روید قرمه سبزی را به صورت آماده می خرید، شما آشپز نیستید پس از این واژه برای خودتان استفاده نکنید. یا شمایی که می روید کلید می اندازید و در خانه ای را باز می کنید، شما معمار نیستید، پس حق اظهارنظر در مورد طراحی دکوراسیون داخلی را ندارید! شمایی که تم پلیت آماده را اجرا و استفاده می کنید، برنامه نویس نیستید. احساس همه چیز دان بودن به فضای کسب و کار و فضای فکری کسانی که حتی این کسب و کار را بلد نیستند، آسیب میزند.
- اگر به زمان گذشته بازگردم برای پول درآوردن هیچکدام از این کارها را انجام نمی دهم ولی اگر با همین تفکر برای زندگی برگردم، باز هم با همین خانواده ای که امروز به عنوان خانواده منظومه نگاران دارم و واقعاً عاشق شان هستم، باز با همین حال و احوال در کنار هم خواهیم بود و همین مسیر را طی می کنم. ولی اگر واقعاً بخواهم پول دربیاورم، هیچ یک از کارهای قبلی را انجام نمی دهم چون هیچ کدام در جایگاه خودش، تصمیم درستی نبوده و شروع هیچ کدام از آنها منطقی نبوده است.
- من همیشه وقتی در مورد این همه موفقیت و این همه تجربه های خوب و جایگاه های قشنگ صحبت می کنم بر خودم لازم می دانم که از خانواده خوب و بزرگ منظومه نگاران تشکر کنم. آدم هایی که با اعتمادشان باعث شدند، همه ما باهم و در کنار هم بایستیم.
برخی از سوابق کاری آقای حمیدرضا اعتدال مهر مدیر عامل هلدینگ منظومه نگاران
- ثبت شرکت منظومهنگاران در سال ۷۶
- راه اندازی وبسایت ایران اکتور از اولین سایت های سینمایی ایران
- راه اندازی یکی از اولین سایت های فروشگاهی ایران به نام ایفه به تقلید از آمازون (efeh.com) در سال ۱۳۸۲
- فعال و ایده پرداز و مشاور در حوزه ایکامرس
- برنامه نویس و متخصص structured data
- مبدع زبان برنامه نویسی BasisCore
برخی از فعالیت های انجام شده در مجموعه استارت آپی منظومه نگاران نت
- ارائه راهکار تخصصی بر اساس وب معنایی (علوم هستی شناسی)
- طراحی و اجرای زبان وب نویسی بیسیس کور
- مشاوره به شرکت های متوسط و بزرگ در خصوص راه اندازی تجارت الکترونیک
- ارائه خدمات زیرساخت دیتا سنتر
- برنامه نویسی و توسعه ماژول ها و نرم افزارهای کاربردی تجارت الکترونیک
- آموزش حضوری و غیرحضوری
- ارائه خدمات نگهداری و تخصصی پایگاه داده
- مدیریت کسب و کارهای اینترنتی با بازارهای هدف متفاوت
خدمات ارائه شده توسط هلدینگ:
- مشاوره و اجرا
- حاکمیت داده ها
- پشتیبانی و توسعه
- امنیت داده ها
محصولات شرکت منظومه نگاران: وب سرور، CMS، dataware house، بانک اطلاعاتی، مدیریت محتوا، نگارش سوم زبان نشانه گذاری سمت سرور، نگارش اول زبان نشانه گذاری سمت کلاینت، محصول امنیتی، خط تولید نرم فزار خاص منظوره و اسکیما.
ارتباط با شرکت منظومه نگاران وب:
- اینستاگرام: etedalmehr
- آدرس: خیابان شریعتی، ابتدای ظفر، ساختمان ۱۲۹۲، طبقه دوم، واحد ۳
- تلفن: ۲۲۸۹۰۶۰۰ و ۲۲۸۵۶۳۰۰
- ایمیل: info@manzoomeh.ir
- ساعات کاری: از ساعت ۹ الی ۱۷:۳۰
- وبسایت شرکت: manzoomeh.ir
- وبسایت زبان برنامه نویسی: basiscore.com
تیم تولید محتوا
این مطلب توسط تیم تولید محتوای ایران فاندر تهیه شده است. ما در تلاش برای توسعه وب فارسی هستیم تا بهترین مقالات در هر زمینه ای را برای وبسایت ها تهیه کنیم. کیفیت محتوای این صفحه توسط متخصصین و کارشناسان ما بررسی و تایید شده است.