بیوگرافی حمید سپیدنام خالق مستر تیستر و مرد خوش خوراک ایران

حمید سپیدنام مستر تیستر

بیوگرافی نوعی سبک در ادبیات است که هدفش شرح و توصیف بخشی از زندگی یک فرد می باشد. در این نوع سبک نوشتاری سعی می شود ابعادی آموزنده یا انگیزه‌بخش از زندگی یک فرد بیان شود. بیشتر زندگی نامه ها بر اساس یادداشت ها و سخنان شخصی یک فرد بوده و به فهرست کردن اطلاعات در مورد یک شخص مانند محل تولد، سالروز تولد و تاریخ رخدادها محدود نمی‌شود بلکه معمولا به مشکلات، شادی ها و فراز و فرودهای زندگی آن شخص می پردازد.

شما با خواندن بیوگرافی احساس می کنید که خود آن فرد در مقابل شما نشسته و تمام پیچ و خم های زندگی خود را برای شما تعریف می کند. ما در این مجموعه مقالات در ایران فاندر سعی می کنیم کارآفرینان موفق ایرانی را معرفی و خلاصه ای از زندگینامه آنها را برای شما بازگو کنیم.

شاید هر سری انتخاب یک فاندر موفق ایرانى براى ما یکى از سخت ترین کارها باشد اما مفتخریم تا اعلام کنیم که حمید سپیدنام عزیز برای الگو گرفتن، یکی از انتخاب های ما خواهد بود. حمید دستاوردهای هم اکنون خود را یک‌شبه به دست نیاورده بلکه چالش ها و سختی هایی در مسیر خود داشته و زحمات بسیاری برای موفقیت خود کشیده است. او نزدیک به ۲۰ سال است که در حوزه آنلاین و وب فعالیت می کند و هم اکنون یک فود رنجر معروف است.

بسیاری می گویند که حمید می خورد و پول در می آورد! این افراد از این موضوع آگاهی ندارند که او از طریق چهره های بین المللی و فود بلاگرهای معروف جهان می خواهد غذاهای ایرانی را به کل دنیا معرفی کرده و همچنین به صنعت گردشگری کشور نیز کمک کند. از این رو ما به او لقب «مرد خوش خوراک ایران» را می دهیم.

رسالت ما در ایران فاندر این است که دلیل عدم موفقیت هیچ فردى در کسب و کار اینترنتی به علت نبود دانش نباشد. کاش ما راهبرانی شبیه حمید سپیدنام را در کشور بیشتر داشته باشیم و همیشه برای ترویج مسیر درست، از کارآفرینان نوپا حمایت و پشتیبانی کنیم.

شرح مختصر
حمید سپیدنام
متولد : ۱۳۵۶/۱۱/۲۲
محل تولد : منچستر انگلیس، اصالتاً اردبیلی (روستای خلیل آباد) و بزرگ شده مشهد
محل سکونت : تهران
وضعیت تأهل : متأهل
نام همسر : پگاه مهدوی نادر
شغل پدر : دکتر
شغل مادر : دبیر و صاحب مدرسه غیرانتفاعی زنبق
تعداد فرزندان خانواده : ۳ فرزند (۱ برادر بزرگ و ۱ برادر کوچک از خود دارد)
میزان تحصیلات : لیسانس مهندس کامپیوتر و دارای مدرک تبلیغاتی گوگل
فعالیت فعلی : اینفلوئنسر در صنعت غذا و رستوران داری

زندگی نامه حمید سپیدنام بنیانگذار شرکت کاسپید و فود بلاگر ایرانی

حمید در یک خانواده فرهنگی و در شهر منچستر (انگلستان) چشم به جهان گشود. تا ۵ سالگی به علت تحصیل پدرش در رشته دکترای الکترونیک در منچستر زندگی کرده اما بعدها بنابه دلایلی به همراه خانواده اش به ایران بازگشتند و پدرش به تدریس در دانشگاه‌های ایران مشغول شد.

دوران کودکی مستر تیستر
عکس بچگی مستر تیستر

او از کودکی شخصیت جنگجو و رقابتی و علاقه شدیدی به بازی فوتبال داشت و در آن برهه زمانی که بازی می کرد، تیم شان جز تیم های برتر به شمار می رفت. جالب اینجاست که حمید همیشه موقع بازی، تیم ضعیفی را انتخاب می کرد زیرا بُرد راحت را دوست نداشت!

یکی از خصوصیات جالب مستر تستر این است که اگر رقیب در اطراف خود نبیند، آدم شلی می شود و وقتی می بیند که یک نفر با هدف رقابت به او نزدیک شده، انگیزه اش چند برابر می شود. او حتی بعضی وقت ها به طور خیالی، این رقابت را در خود ایجاد می کند.

در دوران مدرسه خیلی شیطنت می کرد، با این حال در اول و دوم دبستان شاگرد ممتاز مدرسه شد تا اینکه سال های بعد از آن یکی از دوستانش به نام آقای قربان نژاد، جایگاه شاگرد اولی را از او گرفت. این موضوع آسیب جدی به او وارد کرد و باعث افت شدید در نمراتش شد. حمید می خواست با توجه به چهره متفاوتی که نسبت به بقیه داشت، مورد توجه خاصی قرار بگیرد و حتی همیشه سخت تلاش می کرد که در حوزه کاری خود بهترین باشد.

کودکی حمید سپیدنام در انگلستان
حمید سپیدنام در کنار مادرش – انگلستان

در سال ۱۳۷۶ (۲۰ سالگی) در رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد میبد قبول شد. سال سوم دانشگاه شروع به یادگیری برنامه نویسی کرد و با همکاری آقای کاظمی که فردی کاربلد و متخصصی بود؛ شرکت کاسپید را راه اندازی نمود. امروزه در شرکت کاسپید حدود ۵۰ نفر مشغول به کار هستند.

بنیانگذار شرکت کاسپید مستر تیستر حمید سپیدنام
استارت شرکت طراحی سایت کاسپید

حمیدسپیدنام در کمال بی تجربگی، اولین پروژه طراحی سایت خود را برای یک کارخانه تولید لنت خودرو در مشهد انجام داد اما بعد از مدتی متوجه شد که پدرش مبلغی (۵۰ هزار تومان) به این شرکت داده تا سفارش طراحی سایت‌شان را به پسر او بدهند. خوشبختانه شرکتی که راه اندازی کردند جز اولین ها بود و رقیبی به نام آقای بابک عطار داشتند که رقابت جذابی برای حمید بود.

پدر و مادر مستر تیستر
پدر و مادر حمید

او تا مدت ها با کمک روابط پدرش، طراحی سایت شرکت های مختلف (رادفرمان، پارت سازان و…) را انجام می داد.

بازگشت به انگلیس! حمید سپیدنام می گوید: همیشه از اینکه چرا در کودکی به ایران برگشتیم و خانواده ام اجازه ندادند در انگلیس زندگی کنم، ناراحت بودم. ولی الان خوشحال هستم که در ایران بزرگ شدم چون صمیمت و یکسری خصوصیاتی که در خانواده های ایرانی وجود دارد، در انگلیسی ها نیست!

با این حال برای به روز کردن آموخته ها و یادگیری اطلاعات جدید به انگلستان می روم. مدتی که در انگلیس بودم تجربیات کاری زیادی به دست آوردم، زندگی در آنجا با سختی های زیادی همراه بود ولی پا پس نکشیدم و دوست نداشتم شکست خورده برگردم.

این مقاله را حتما بخوانید:  بیوگرافی نگین حقدوست مدل و فشن بلاگر ایرانی

حضور در اولین کمپانی: حمید توسط شرکت آمریکایی یونی سیس (Unisys) که به بانک بارکلیز (Barclays) و کردیت پلادس (Credit Pluds) خدمات ارائه می داد، وارد حوزه دیتا شد. در واقع به عنوان ویر فایر، کسی که کارها را چک می کرد به مدت تقریباً دو سال فعالیت داشت اما به دلیل اینکه به کار اصلی خودش بی ارتباط بود، سعی بر این داشت آن کار را در خانه انجام بدهد.

مدت زمانی که حمید سپیدنام در یونی سیس کار می کرد، توانسته بود، زبان انگلیسی خود را تقویت کند چون از زبان انگلیسی چیزی نمی دانست. جالب اینجاست که در زمان برگشتش به ایران در دوران کودکی، فارسی حرف زدن بلد نبود و انگلیسی صحبت می کرد اما الان به خاطر فراموشی زبان انگلیسی، بایستی به کلاس های مختلف برای یادگیری آن می رفت.

حضور در دومین کمپانی: در برهه ای حمید در بانک بارکلیز به عنوان فایننس‌منیجر مشغول به کار شد در حالی که هیچ علاقه ای به آن سمت و شغل نداشت. او می گوید: آن دوران را هیچوقت از یاد نمی برم و هیچوقت درباره اش صحبت نمی کنم چون اوضاع بسیار سختی سپری کرده ام.

او برای اینکه بازنده از انگلیس برنگردد، سعی می کرد خود را بالا بکشد چون به لحاظ مالی، هیچ کمکی از پدرش نگرفته بود. در این فاصله که در شرکت های مختلف کار می کرد، همزمان زبان انگلیسی خود را تقویت کرد و شرکت کاسپید را رفته رفته گسترش و ارتقا داد.

 کش رفتن ۲۰ هزار پوند از گوگل: یکی از خاطرات این دوره از فعالیتش این بود که باگی را از گوگل درآورد که امکان استفاده از یکسری کردیت‌های مجانی را به او می‌داد. به همین خاطر توانست مبلغی حدود ۲۰ هزار پوند از گوگل کش برود. همین‌جا بود که کسب و کار خود در حوزه تبلیغات گوگل را به‌ صورت مستقل شروع کرد و درآمد خوب نیز از آن کسب نمود. البته او می دانست که این کار، کار درستی نیست ولی چون سرمایه و هزینه‌ای نداشت، از این پول به منزله وام استفاده کرد که گویا کسی برایش پول داده تا بتواند کسب‌ و‌ کارش را راه اندازی کند.

حمید سپیدنام خیلی دوست داشت در حوزه مارکتینگ فعالیت کند اما خیلی ها او را از این کار منصرف کردند! سرانجام موفق شد بعد از ۳ مرحله رد شدن، مدرک گوگل ادورز خود را بگیرد.

حمید بعد از مدتی از کار قبلی انصراف داد و به شغل جدیدی رفت؛ او در کمپانی کردیت پلادس (Credit Pluds) که کار آن در حوزه وام خودرو است، آنلاین مارکتینگ منیجر شد. بعد از اینکه برای مصاحبه به نزد مدیر آن کمپانی رفت، آقای شون آرمسترانگ از حمید خوشش آمد و او را به کار گرفت.

آنها وب سایتی همراه با کلمه های کلیدی پر رقابتی به حمید دادند و او خوشبختانه توانست با کلی تلاش و سخت کاری، رتبه خوبی در موتورهای جستجو بگیرد. این کار باعث شد که در این کمپانی تأثیر شگرفی بگذارد؛ از این رو مدیریت شرکت، او را به همایش های بزرگ دنیا فرستاد. حضورش در همایش ها نکته مهمی برایش داشت؛ اینکه با افراد موفق زیادی توانست ارتباط بگیرد.

آقای سپیدنام، ارتباط گرفتن با آن افراد موفق را پر اهمیت تر از کار کردن در خود کردیت می دانست!

بعد از اینکه در کمپانی کردیت پلادس به نتایج خوبی رسید، علاوه بر اینکه باعث فروش بیشتر محصولات آن شرکت شد، حقوق خود را نیز افزایش داد و کلی موفقیت همراه با تجارب ارشمند کسب کرد. پس تصمیم گرفت ایران برگردد و چیزایی که یاد گرفته را با شرکت ها، تولید کننده ها و جوانان ایرانی تقسیم کند.

حمید سپیدنام بعد از اینکه به ایران برگشت، فهمید شهر مشهد برای کارهایی که قرار است انجام دهد، خیلی کوچک است. به همین خاطر تصمیم گرفت به تهران برود، که از نظر او بزرگترین تصمیم در زندگی اش بود. او با اینکه کارش را در تهران ادامه می داد ولی با این حال ارتباط خود را با آنور دنیا قطع نکرده بود و می خواست از همایش های بزرگ جهان مطلع شود و در آنها شرکت کند؛ البته موقعی که ایران بود، مداوم در همایش ها شرکت می کرد.

شروع فعالیت در شبکه های اجتماعی و خلق برند مستر تیستر: در طول این یادگیری های مدوام فهمید که همه چیز سئو و بهینه سازی وبسایت برای موتورهای جستجو نیست بلکه باید روی سوشال مدیا نیز کار کند. خوشبختانه با فیسبوک آشنایی داشت اما با بقیه رسانه های اجتماعی غریبه بود. پس تصمیم گرفت یوتیوب و فیسبوک خودش را به طور جدی استارت بزند و شروع به تولید محتوا کرد.

مستر تیستر و نصرت و بوراک ترکیه ای
نصرت (Salt Bae) و بوراک (Burak Özdemir)

پست های خوبی در فیسبوک می گذاشت ولی با این حال تنها ۲۰ لایک می گرفت. همانجا بود که فهمید بایستی آن چیزی که مردم می خواهند را پیدا کند، خیلی درباره این موضوع فکر کرد که چه کار کند تا مخاطبانشان را درگیر خود سازد. در نهایت جواب تمام سوالاتش را یافت!

یک روز به طور اتفاقی عکسی از خوردن یک بچه اختاپوس توسط خودش در فیسبوک به اشتراک گذاشت که همان عکس ۴۰۰ لایک گرفت و آنجا بود که متوجه شد مردم به غذاهای عجیب علاقه نشان می دهند و لزوماً طراحی سایت را دوست ندارند. به یکی از دوستانش زنگ زند و از او خواست که یک اسم برای پیج غذایش انتخاب کند. نهایتاً حمید از بین ۳۰ اسم پیشنهادی دوستش، مستر تیستر را انتخاب کرد و برند مستر تیستر متولد شد.

او حالا از رستوران ها پول می گیرد، غذا می خورد و تجربیات خود را با دیگران  به اشتراک می گذارد، شهرت او بجز ایران در خارج از کشور نیز زبان زد شده است.

این مقاله را حتما بخوانید:  بیوگرافی والا بازیار بلاگر دکوراسیون داخلی و مدیر سایت والولند

حمید سپیدنام توانسته برندی در ایران به نام مستر تیستر خلق کند. برندی که هم شهرت برایش به بار آورده و هم فرصت‌های کسب درآمد خوبی را برایش ایجاد نموده است، از این رو جزو کارآفرینان موفق ایران به شمار می رود.

حمید سپیدنام و همسرش در کنار علی دایی و همسرش
همسر حمید سپیدنام و همسر علی دایی

اولین رستورانی که برای تهیه گزارش آنجا رفته بود، رستورانی بود که فقط ۲ صندلی داشت. خیلی به نظرش جالب بود که ۲ نفر می توانستند آنجا بنشینند غذا بخورند و بقیه باید منتظر می ماندند تا نوبت‌شان برسد.

برگزاری اولین همایش: حمید سپیدنام اولین همایش بازاریابی اینترنتی خود را در تهران برگزار کرد و اساتید معروف و مختلفی دعوت او را پذیرفتند و در آنجا حضور پیدا کردند. آنجا بود که یکی از بهترین اتفاق های زندگیش افتاد؛ چون همیشه دوست داشت افراد بزرگ در مراسمات او شرکت کنند.

فردای روز همایش آقای ایرج جمشیدی (سردبیر روزنامه آسیا) که در آنجا حضور داشت به حمید زنگ می زند تا بابت سخنرانی که کرده بود تشکر کند. در لابلای سخنان خود، به او می گوید که تو باید لوئی دوفونس (Louis de Funès) ایران باشی! حمید متعجب می شود و می پرسد که لوئی دوفونس چه کسی است؟ آقای جمشیدی پاسخ می دهد که یک فیلم سینمایی وجود دارد که در آن یک نفر می رفت و غذاها را تست می کرد؛ تو هم باید مثل آن شوی!

این راهنمایی گرانبها باعث شد که حمید سپیدنام، همکاری خود را با روزنامه آسیا شروع کند.

او در روزنامه آسیا، یک صفحه مخصوص داشت که هر هفته راجع به رستوران هایی که می رفت، مطالبی می گذاشت و سعی می کرد از محتواهای جذاب استفاده کند. در کنار همایش های که شرکت می کرد، به رستوران ها هم سر می زد تا غذای آنها را تست کند؛ همکاری او با روزنامه آسیا باعث مطرح شدن او نیز شد. در ابتدا همه او را با لقب «آقای خوش خوراک» می شناختند اما بعدها با نام انگلیسی «مستر تیستر» معروف شد.

فعالیت حمید با روزنامه آسیا حدود ۶ سال به طول انجامید و در حال حاضر خاتمه یافته است.

برگزاری دومین همایش: او دومین همایش بازاریابی اینترنتی خود را نیز برگزار کرد که در رابطه با برندینگ بود. اساتید معروف از کشورهای خارجی به دعوت حمید سپیدنام در آن همایش حضور پیدا کرده بودند که حتی برای دعوت‌شان، خودش حضوری به انگلستان رفته بود.

چند روز مانده به همایش، برخی اساتید خارجی به علت سخنرانی آقای احمدی نژاد در یک برنامه، استرس گرفته و تصمیم به عدم حضور در همایش گرفته بودند. اما حمید بعد از یک گفتگوی تلفنی، آنها را دوباره قانع کرد که در همایش حضور پیدا کنند و خوشبختانه اینگونه هم شد.

او در سال ۲۰۱۲ توسط اساتیدی که در همایش ایران حضور پیدا کرده بودند، به سخنرانی با رئیس جمهور ایسلند دعوت شد که واقعاً دستاورد و افتخار بزرگی برایش بود. بعد از آن نیز در چندین رویداد دیگر در کشورهای مختلف جهان حضور پیدا کرد و سخنانش مورد توجه افراد زیادی قرار گرفت. حمید با این سخنرانی ها توانست با اشخاص موفق ارتباط برقرار کند و زندگی اش با حضور در همایش ها متحول شد.

مستر تیستر معتقد است که برگزاری همایش ها واقعاً کار سختی است، بخصوص وقتی می خواهید برای سخنرانی، افراد بزرگی را دعوت کنید تا تأثیر ویژه ای در زندگی بقیه بگذارد.

  • همایش ها بهترین فرصت برای گرفتن کانکشن (connection) و شبکه سازی هستند. متأسفانه در ایران وقتی از ارتباطات و شبکه سازی سخن می گوییم، افراد فکر می کنند که ارتباط یعنی پارت و رانت! در حالی که اصلاً اینگونه نیست.
مستر تیستر در کنار کارآفرینان ایرانی
مستر تیستر در کنار کارآفرینان موفق ایرانی

حمید به دلیل شغلی که داشت، از طرف سفارت مالزی برای تهیه گزارش دعوت شد و بعد از آن هم خودش را برای سفر به تایلند آماده کرد! آنجا بود که به صورت اتفاقی، یک نفر به او پیشنهاد داد تا آقای مارک وینز (Mark Wiens) جهانگرد معروف تایلندی که در صنعت غذا، شخصی بزرگ است را از نزدیک ببیند.

زمانی که او به تایلند سفر کرد، در یکی از رستوران های معروف آن کشور، به آشپزخانه رفت و چند غذا را تست کرد و گزارشی نیز از آن تهیه نمود. سپس با مارک وینز تماس گرفت و قرار گذاشتند به رستوران ها بروند و غذاها را تست کرده و عکس بگیرند! این کارها منجر به این شد که با مارک رابطه صمیمانه برقرار کند و این ارتباط باعث شد که بعد از ۳ سال آشنایی با او، او به ایران دعوتش نماید.

حمید هر سفری که می رود، سعی می کند به رستوران های آن کشور هم سر بزند و آدمی نیست که در برج های شیک و آنچنانی غذا بخورد.

یک روز به حمید خبر می دهند که یکی از فود بلاگرهای معروف آمریکایی به ایران آمده است و می خواهد شما را ببیند؛ اما متأسفانه اشخاصی که زحمت حضور او را در ایران کشیده بودند، اجازه دیدار با او را نمی دهند! در نهایت بعد یک ساعت انتظار، در یک مکان بسیار سطح پایین، موفق به دیدار ۵ دقیقه ای با این فود بلاگر می شود و با او صحبت می کند.

حمید می گوید: افرادی که این فود بلاگر آمریکایی را به ایران آورده بودند، به فکر پول بودند و محتوایی که تولید می شد، هیچ اهمیتی برایشان نداشت. آنها او را به جایی برده بودند که اصلاً جایز نبود که تصویر آنجا را به مردم دنیا نشان بدهند.

به خانه برگشتم و شب همان روز، با فود رنجر آقای ترِور جیمز (Trevor James) ارتباط برقرار کردم و از او برای حضور در ایران دعوت کردم. البته که تمام هزینه های سفرش را به گردن گرفتم. برای ترور جالب بود که چرا من هزینه سفرش به ایران را پرداخت می کنم! بعداً فهمید که من عاشق ایران هستم و هزینه برایم اصلاً مهم نیست.

این مقاله را حتما بخوانید:  بیوگرافی سعید حسینی بنیان گذار لیون کامپیوتر و دیلباب
ترور جیمز و مستر تیستر در ایران
ترور جیمز (Trevor James)

در این برهه یکی از بدشانسی های حمید سپیدنام این بود که ترور جیمز و مارک وینز هر دو ویزای‌شان همزمان درآمد. ترور خواست قبل مارک بیاید و حمید در حال حل کردن کار بلیط او بود که ناگهان مارک تماس گرفت و به او گفت که همزمان آمدن ما به ایران، اصلاً خوب نیست! کاری که حمید می توانست انجام دهد، این بود که به او قول داد، محتوای‌شان با هم فرق کند.

همزمان ویزای دو فود بلاگر باعث ایجاد چالش بین محتواهای آنها شد که قرار بود بازخورد حضور آنها در ایران با هم مقایسه شود. خوشبختانه سرانجام ترور قبل از مارک به ایران آمد و چند روزی در شهرهای ایران به تست غذاهای مختلف پرداخت و ویدیوهایش نزدیک به ۳۰ تا ۴۰ میلیون نفر بازدید گرفت که در نوع خود واقعاً بی نظیر بود.

بعد از ترور جیمز، نوبت مارک وینز (Mark Wiens) بود که به ایران بیاید اما متأسفانه بنابه مشکلاتی که سال ۱۳۹۸ در کشور رخ داد، مارک اجازه ورود به ایران را نتوانست بگیرد. مدتی گذشت و بالاخره روزی رسید که مارک هم با اسپانسری شرکت هواپیمایی ماهان به ایران آمد و با مستر تیستر، کارشان را از تهران شروع کردند و جاهای دیگر هم رفتند. خداروشکر این‌سری نیز، غذاهای ایران به بهترین شکل ممکن در دنیا دیده شد.

مارک وینز و مسترتیستر حمید سپیدنام
مارک وینز (Mark Wiens)

البته باید بدانید که شوربختانه بعد از سفر مارک به ایران، بیماری واگیردار کرونا شروع شد؛ از این رو نفهمیدند که این سفر در خارج از ایران چه بازتابی داشته است.

مشکلات تستر بودن حمید سپیدنام

مستر تیستر تا به امروز مشکلات زیادی داشته است. او می گوید: وقتی از رستورانی انتقاد می کردم، شکایت ها و تهدیدهایی از سمت مدیران رستوران ها بلند می شد. این تهدیدها تا جایی پیش می رفت که حتی یکبار در خیابان شیشه ماشینم را شکستند. اما با این حال تاکنون در هیچ پرونده ای بازنده نبودم و سعی دارم با این مشکلات کنار بیایم چون جزوی از مسیر کاری من است.

حواشی جنجالی کاریکاتور توهین آمیز حمید سپیدنام
کاریکاتور توهین به مستر تیستر

من به عنوان اینفلوئنسر غذا، به دلیل عدم وجود فرهنگ صحیح در شبکه های اجتماعی، حتی با کاربرانی که به فحاشی و توهین می پردازند نیز کنار آمده ام. اگر می خواهید در شبکه های اجتماعی موفق شوید، باید جنبه خود را بالا ببرید! زیرا این فضا، بسیار بی رحم است و باید قبول کنید که یکسری نامهربانی ها از جانب افراد مختلف وجود خواهد داشت.

بلاگری و ولاگری در صنعت غذا واقعاً پر زحمت است و گاهی اوقات حمایت رسانه ها را می طلبد. چندین بار خواستم به صدا و سیما بروم، اما آنها بابت حضور من در برنامه پول می خواهند چون برند هستم!

راه اندازی اپلیکیشن رستوران‌یاب مستر تیستر: شما با این اپلیکیشن خواهید توانست علاوه بر یافتن رستوران‌های با کیفیت شهرهای مختلف ایران، رستوران‌های بین المللی نیز را بشناسید! قابلیت جالبی این پلتفرم دارد، این است که به وسیله آن می‌توان پرسش‌های مختلف کاربران را پاسخگو بود.

دانلود اپلیکیشن رستوران یاب مستر تیستر
اپلیکیشن رستوران یاب مستر تیستر

تاکنون اطلاعات بیش از ۱۰۰۰ رستوران در آن گردآوری شده و چیزی حدود ۳۰۰ رستوران معتبر به عضویت این رستوران‌یاب در آمده اند. در شرایطی که بیماری کرونا در ایران، بازار کار رستوران ها را بهم ریخته و رفت و آمدها را بسیار سخت کرده بود، این اپلیکیشن توانست به نحو بسیاری خوبی به کمک رستوران‌ها بیاید.

ازدواج با پگاه! حمید با پگاه مهدوی نادر ازدواج کرده و هردو در کنار هم کار می کنند، اما هنوز صاحب فرزندی نیستند. حمید فکر می کند یکی از دلایل موفقیت افراد، چه برای آقایان و چه برای خانم ها، زوج خوب است.

حمید سپیدنام و همسرش پگاه سپیدنام
مستر تیستر و همسرش

او معتقد است که بایستی در ازدواج کردن دقت کافی داشته باشید و انتخاب یک خانم خوب، مرد را تا اوج آسمان‌ها می برد. خوشبختانه حمید از زندگی خود راضی است و از طرف خانمش حمایت زیادی می شود و می گوید: من سهم زیادی از موفقیت خودم را مدیون پگاه هستم.

سخن آخر حمید سپیدنام با مخاطبان

اگر هدف یا آرزویی دارید که هنوز به آن نرسیده اید و سعی دارید به آن برسید، اول از همه خودتان را در آرزوهای خود تصور کنید و از ته دل بخواهید که آن اتفاق بیفتد و برای رسیدن به آن تلاش کنید. تا زمانی که خودتان نخواهید؛ هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.

اگر فقیر به دنیا بیایید، شما مقصر نیستید ولی اگر فقیر از دنیا بروید، مقصر خود شما بوده اید! بنابراین سعی کنید برای اهدفتان بجنگید و منتظر کمک کسی نباشید. قدر آدم ها را بدانید و به آنها بها بدهید، صداقت داشته باشید و بد عهدی نکنید.

راه های ارتباطی با آقای حمید سپیدنام:

اینستاگرام حمید سپیدنام: hamidsepidnam

اینستاگرام مستر تیستر: mr.taster

اینستاگرام همسر مستر تیستر (پگاه سپیدنام): pegahsepidnam

اینستاگرام  شرکت کاسپید: kaspidgroup

سایت مستر تیستر: mrtaster.com

سایت کاسپید: kaspid.com

ایمیل شرکت کاسپید: info@kaspid.com

ایمیل مستر تیستر: info@mrtaster.com

آدرس کمپانی کاسپید: تهران، پارک وی، چمران جنوب، روبروی هتل استقلال، قبل از پمپ بنزین ولنجک، نبش کوچه ب، پلاک ۱، واحد ۳

شماره تماس کاسپید: ۲۶۲۱۴۰۰۸- ۲۶۲۱۰۴۸۰- ۰۲۱

پیام سایت ایران فاندر به مخاطبان: همراهان عزیز ایران فاندر، موفقیت در پیش است زیرا غیر ممکن لغتی است که در دیکشنری فاندرهای ایرانی یافت نمی شود. امیدواریم با خواندن یک داستان دیگر از کارآفرینان موفق ایرانی که با وجود محدودیت ها و موانع فراوان، در ایران خودمان رشد کرده و به موفقیت رسیده اند، شما هم بتوانید تحولی بزرگ در زندگی خود و مردم ایجاد کنید.
رای دهید

تیم تولید محتوا

این مطلب توسط تیم تولید محتوای ایران فاندر تهیه شده است. ما در تلاش برای توسعه وب فارسی هستیم تا بهترین مقالات در هر زمینه ای را برای وبسایت ها تهیه کنیم. کیفیت محتوای این صفحه توسط متخصصین و کارشناسان ما بررسی و تایید شده است.

سفارش تولید محتوا
اینستاگرام سایت ایران فاندر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

باز کردن چت
1
پریسا رحیمی
سلام، چطور می تونم کمکتون کنم؟